به نام خداوندگار قلم 

غزل هشتم از کتاب ممیزی👇 

به رسم آسمان این دست‌ها پَر می‌شود یکروز
دوباره فصل تکرار کبوتر می‌شود یکروز

بهاری را که یخ بسته‌ست در گلدان لب‌هایت
به لبخندی یقین دارم که نوبر می‌شود یکروز

زبانت را نفهمیدند اگر چه کوسه‌ها ، ماهی!
تنت بر دامن شن‌ها ، شناور می‌شود یکروز

مگو تعبیر خوابت را از این پس با کسی یوسف !
که حتی سایه‌ات هم نابرادر می‌شود یکروز

تبر قانون پاییز است فکرش را نکن، بی‌شک
تمام باغ لبریز از صنوبر می‌شود یکروز

در این پیله نمی‌پوسی، بیا از بسترت بیرون
خیالت تخت، این دیوارها دَر می‌شود یکروز

منوچهر ابراهیمی 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *