به نام خداوندگار قلم 

 

غزل دوازدهم از مجموعه‌ی غزل “بغض‌های بلاتکلیف ” به قلم منوچهر ابراهیمی احمد آباد 🍂

 

بی‌شک دوباره تا سخنم قد کشیده است 

زخمی که پابه‌پای تنم قد کشیده است

 

چیزی نمانده بود سرم را دهد به باد 

حرفی که باز تا دهنم قد کشیده است

 

اینکه نمی‌شود بپرم تو مقصری؟

یا میله‌های پیرهنم قد کشیده است؟

 

بیچاره من که خسته‌ام از این اجاق سرد 

حالا که میل سوختنم قد کشیده است

 

من مُردم و تو دفن شدی، نه عجیب نیست

یادِ تو بس‌که در کفنم قد کشیده است

 

منوچهر ابراهیمی احمد آباد 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *