به نام خداوندگار قلم
غزل بیست و دو از مجموعه غزل “ممیِّزی ” به قلم منوچهر ابراهیمی احمد آباد 🍁🍁
از لبت خنده که جوشید عسل ساخته شد
راه رفتی و غزل پشتِ غزل ساخته شد
فرض کردیم نباشی کمرِ شهر شکست
با همین فرضیهها عکسالعمل ساخته شد
هر قدم لرزه به اندام زمین میافتد
زیر پاهای تو انگارگُسل ساخته شد
مایهی شعر تو با خون دل آمیختهاند
غزل چشم تو از روز ازل ساخته شد
خواست یکبار بپیچد به پر وپایَت باد
لایِ موهای تو افتاد هَچَل، ساخته شد
شهردارعاشقِ خال لبِ هندویِ تو بود
سَرِ هر کوچه اگر تاجمحل ساخته شد
منوچهر ابراهیمی احمد آباد