به نام خداوندگار قلم 

 

همان شب است که با صد نقاب برگشته 

اگر که وقت غروب آفتاب برگشته 

چه دیده در تنِ باغِ تگرگ خورده، بهار؟

که بی جوانه و با اضطراب برگشته 

به فکر هیچ پُلی نیست سیلِ خانه خراب

اگر بدون حساب و کتاب برگشته 

به گریه دانه به دانه سفید شد مویم

دوباره آب بر این آسیاب برگشته 

چقدر حوصله کردیم و شب تمام نشد! 

​​​​دروغ بود خبر ” آفتاب برگشته ” 

 

 

منوچهر ابراهیمی احمد‌آباد 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *